آسیبشناسی عدم رعایت عفت از سوی مردان در خانواده و اجتماع
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۶۳۶۰
در جوامع سالم انسانی معمولاً نیروهای جسمی و روانی افراد در جهت اعتلای فرهنگ و تعالی آدمی است و تنها در صورتی که افراد به وظایف خود در حوزه فردی و اجتماعی عمل نکنند، این محیط تبدیل به یک مدار بسته سرشار از جاذبههای طبیعی جنسی بین زن و مرد میشود. - اخبار فرهنگی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم - دکتر زینب مواصلی، جامعه شناس
در جوامع سالم انسانی معمولاً نیروهای جسمی و روانی افراد در جهت اعتلای فرهنگ و تعالی آدمی است و تنها در صورتی که افراد به وظایف خود در حوزه فردی و اجتماعی عمل نکنند، این محیط تبدیل به یک مدار بسته سرشار از جاذبه های طبیعی جنسی بین زن و مرد میشود و به انحلال فرد، خانواده و جامعه منتهی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عفاف و حجاب مردان، مانند عفاف و حجاب زنان در به وجود آوردن جامعه سالم و ناسالم نقش انکارناپذیر دارد. اساسی ترین آسیب ناشی از بی عفتی مردان ایجاد بی اعتمادی بین اعضای خانواده و مسموم کردن فضای خانواده و دور ساختن جامعه از تقواست؛ به عبارتی تقوای اجتماعی بدون رعایت حجاب و عفاف درونی و بیرونی میسر نخواهد شد، اما با نگاهی جزئی و خاص تر میتوان به موارد زیر به عنوان آسیبها و آفتهای ناشی از بی عفتی مردان اشاره کرد:
الف) سستی بنیان خانواده، معمولاً مردانی که چشم و قلب و جوارح خویش را کنترل نکرده و به راحتی به جنس مخالف نظر میکنند و یا ارتباطهای مشروع و غیر مشروع دارند، زمینه شک و عدم اعتماد در خانواده خویش را فراهم میسازند. اگر زنی چندبار همسر خود را درحال عدم رعایت مراتب تقوای چشم و... ببیند، دیگر نمیتواند به عشق او نسبت به خانواده اعتماد کند و قضاوتهای این زن، معمولاً با نوعی بدبینی و پیشفرضهای منفی صورت خواهد گرفت و این موارد موجب ایجاد تنش در خانواده شده و بنیان این کانون مقدس را سست میکند. افزایش آمار طلاق، اعتیاد، فرار دختران از خانه، ایجاد مراکز فساد و...از پیامدهای شوم و ناپسند بی عفتی مردان و زنان در محیطهای اجتماعی و در نتیجه، سستی بنیان خانواده هاست.
ب) تغییر عقربه ذهن مردان از معنویت و پاکی به سوی مسائل جنسی؛ در صورتی که نگاه و فکر و قلب مردان بدون هیچگونه خویشتنداری و عامل بازدارنده ای متوجه جاذبه های طبیعی دیگر زنان باشد و در واقع، عفاف و حجاب درونی و بیرونی نداشته باشند، تمام فضای فکری آنها به وسیله افکار هوس آلوده و جنسی پر میشود و در اثر این اهتمام، مبتلا به بیماری «تنوع جنسی» شده و از مسیر اصلی انسانیت خویش خارج میشوند و دقیقاً برای زنانی که در اجتماع مقابل آنها قرارمیگیرند، همین تنوع طلبی به وجود خواهد آمد و جامعه انسانی، که با اهداف متعالی و کمالیه برپا شده، به سوی خوی شهوترانی افراطی سوق داده میشود. بدیهی است به همان میزان، که بی قیدی و بی توجهی زنان به پوشش و عفاف جامعه را از مسیر الهی انسانی منحرف میسازد، بی توجهی مردان نیز تأثیرگذار است.
ج) گسترش سطح ارتباطات نامشروع، که موجب انحطاط جامعه و نابودی هویت نسلهای موجود و نسلهای آینده میشود، یکی دیگر از آسیبهای بی عفتی مردان است؛ زیرا عدم توجه به نیروی قوی و مستمرِ حاصل از جذب و انجذاب طبیعی هرگز مانع تأثیر وضعی آن نمیشود. مردان بیعفت با پوشش نامناسب و ارتباطها و نگاههای تعریف نشده، با ارسال پیامهای طبیعی جنسی، موجب ایجاد این مدار جاذبه جنسی شده و اینگونه زمینه ارتباطات نامشروع فراهم میشود.
طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» میسازدالبته نقش بیعفتی و بیحجابی زنان هم در این مورد بسیار زیاد است. معمولاً دختران و پسرانی که در چنین خانوادههایی رشد میکنند، بیش از دیگران مستعد در ویران کردن نیروهای انسانی الهی خود هستند و رفتارهای آنها ثمره بیعفتیهای پدر و مادر است.
ز) ضعف در تربیت نسلهای بعد، از وظایف و نقشهای اصلی و اساسی انسانها در هر عصری ایجاد زمینه صحیح تربیت نسلهای بعدی است. بی عفتی مردان نه تنها موجب ترویج آن از نظر علمی میشود؛ بلکه فرصتهای زرینی که والدین میتوانند از آنها برای تربیت فرزندان خویش بهره برند، از آنها میگیرد. در واقع، نیروها و سرمایههای افراد صرفِ حلّ مشکلات به وجود آمده از بیعفتی مردان و زنان میشود و فرصتی برای تربیتِ نسلها نمیماند.
ح) تزلزل پایههای اقتصادی خانواده، که حاصل تحمیل هزینههای اضافی است که در پی ارتباطات ناشی از بی عفتی مردان و زنان بهوجود میآید. بدیهی است که مردان با درآمد مشخص خود میتوانند خانواده خویش را تأمین کنند، اما اگر به دنبال نگاههای آلوده و حرام و ارتباطات مشروع و غیر مشروع ناچار به تأمین دو خانواده شدند، بار اقتصادی بیشتر بر روی خانواده اول خواهد بود.
ط) اهانت به جایگاه و مقام همسر، از جمله آسیبهایی که بیعفتی مردان در پی دارد، توهین به مقام بانویی است که به عنوان همسر او و مادر فرزندانش، خالصانه تلاش میکند و تمامی انرژی و نیروهای عاطفی خود را برای خانواده هزینه میکند. چشمچرانی مردان متأهل و ارتباط آنها با زنان دیگر، موجب تحقیر و توهین به آن زنان میشود؛ گرچه میبینیم که برخی مینویسند: مردها به این دلیل به زنها نگاه میکنند که «بینایی» هستند، نه به این دلیل که شما را دوست ندارند. براساس آموزههای دین اسلام نگاه غیرضروری مردان به زنان نامحرم جایز نیست؛ زیرا همین نگاه مقدمه گناه دیگر شده و او را به سوی گناهان بزرگتر سوق میدهد و تحسین زیبایی زنان نامحرم امری پسندیده در شریعت اسلام به شمار نمیرود.
منابع:
باربارا آنجلیس، رازهایی درباره مردان، ترجمه هادی ابراهیمی، 1383
ناهید طیبی، عفاف و حجاب مردان؛ بایدها و نبایدها و نقش آن در سالمسازی جامعه اسلامی، کتاب اندیشه های راهبردی، زن و خانواده، 1394
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: خانواده زنان زنان و خانواده معاون امور زنان و خانواده عفاف و حجاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۶۳۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید مطهری و آسیب شناسی انقلاب
در آستانه 12 اردیبهشت ، سالروز ترورآیت الله شهید مرتضی مطهری قرار داریم که در سال 58 بلا فاصله پس از پیروزی انقلاب به دست خوارجِ مسلکان تندرو رقم خورد، او بحق از حواریون خاص امام و تئوری پردار منحصر بفرد نظام جمهوری اسلامی ایران بود و به همین سبب علاوه بر اشراف کامل به معارف اصیل و علوم اسلامی ، نقاط ظریف بسیاری پیرامون آسیب شناسی انقلاب و نظام در آثارش از خود به ودیعه گذاشت و امروز می تواند چراغ راه دلسوزان و کارگزاران در راستای رفع ناکارآمدی ها و معضلات دیگر باشد.
این شخصیت سترگ حدود هشت ماه قبل از پیروزی انقلاب تیر 1357 ( نیمه شعبان 98 ) طی بحث مفصلی به آسیب شناسی انقلاب اسلامی می پردازد و آن را تحت عنوان « آفات نهضت » در شش محور : 1 – نفوذ اندیشه های بیگانه . 2 – تجدد گرایی افراطی . 3 – ناتمام گذاشتن . 4 – رخنه فرصت طلبان . 5 – ابهام طرح های آینده. 6 – آفتی از نوع معنی ؛ مورد بحث و بررسی موشکافانه قرار می دهد که امروز بعد از 45 سال می بینیم متاسفانه در اثر غفلت دست اندرکاران ، بعضی از این آفت ها و آسیب ها به گونه چشم گیری گریبان انقلاب و نظام را گرفته و بعضی هم به صورت کم رنگ یا متوسط در حال گسترش است و باید با تدبیر ، درایت و مدیریت عاقلانه از سرایت آن مانع شد.
البته همه این شش عنصر به حسب شدت و ضعف در انحراف و انحطاط انقلاب نقش غیر قابل انکار دارند و در مبارزه با هرکدام باید جدی بود ، اهتمام به بعض و غفلت از بعض دیگر موجب خسران و خسارت خواهد شد.
در این فرصت به حسب اولویت به پدیده « رخنه فرصت طلبان» بسنده می شود و از جوانان درخواست دارد بحث آسیب شناسی انقلاب را به صورت کامل در آثار گرانسنگ این شهید بزرگ دنبال و مطالعه کنند:
شهید در این باره می نویسد: « رخنه فرصت طلبان و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفت های بزرگ هر نهضت است . وظیفه بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد را سد نمایند. هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می کند سنگینی اش بر دوش افراد مؤمن مخلص فداکار است ، اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه های بار دادن آشکار گشت و شکوفه های درخت هویدا شد ، سر و کله افراد فرصت طلب پیدا می شود. روز به روز که از دشواری ها کاسته می شود و موعد چیدن ثمر نزدیکتر می گردد ، فرصت طلبان محکمتر و پر شورتر پای عَلَم نهضت سینه می زنند تا آنجا که تدریجا انقلابیون مؤمن و فداکار اولیه را از میدان بدر می کنند. »
شهید مطهری سپس با طرح سوال معروف مبنی بر این که آیا « انقلاب فرزندان خود را می خورد » می نویسد: « انقلاب، فرزند خور نیست، بلکه غفلت از نفوذ و رخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار میآورد... شما ببینید انقلاب مشروطیت ایران را چه کسانی به ثمر رساندند و پس از به ثمر رسانیدن، چه چهرههایی پُستها و مقامات را اشغال کردند! ... آزادیخواهان همه به گوشهای پرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت با گرسنگی و در گمنامی مُردند؛ اما فلان الدولهها، که تا دیروز زیر پرچم استبداد و با انقلابیون میجنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان میانداختند، به مقام صدارت عظما رسیدند و نتیجه نهایی، استبدادی شد به صورت مشروطیت»
وی پس از توضیح این خطر مهم، در آخر تأکید دارد که همیشه نهضت و انقلاب توسط انقلابیون واقعی آغاز میشود و همچنین اینها تنها افراد مؤمن و معتقد به اهداف نهضت هستند که میتوانند آن را ادامه دهند و به ثمر برسانند نه فرصت طلبانی که هیچ اعتقادی به آن ندارند و چهره عوض کرده و تنها در پی منافع شخصی خود دست و پا میزنند.
مطهری در بخش دیگر به ریشه های تاریخی این پدیده در صدر اسلام می پردازد و می نویسد: « فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد. در دوره عثمان فرصت طلبان جای شخصیت های مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ، طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور و اما ابوذر ها و عمارها به تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند. چرا قرآن کریم میان انفاق و جهاد قبل از فتح مکه و انفاق و جهاد بعد از فتح مکه و در حقیقت میان مؤمن منفق... { فرق گذاشته } سرمطلب واضح است ؛ پیش از فتح مکه هرچه بود دشواری و تحمل مشقت بود . ایمان ها خالص تر و انفاق ها و جهاد ها بی شائبه تر و از روحیه فرصت طلبی دورتر بود برخلاف انفاق و جهاد بعد از فتح که در آن حد از بی شائبگی نبود... به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات فریبنده شان ، یکی از شرایط ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است.» ( جهت مطالعه کامل ، رجوع کنید: بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، مرتضی مطهری، بخش نهضت اسلامی ایران. )